بعضی وقتها نمیتونی واقعیت رو بگی.
جدی میگم.گاهی اوقات به هیچ وجه نمیشه راستش رو گفت.میگی نه؟
نگاه کن: 
1-چه طور میتونی به یه مادر که داره قربون صدقهی بچه اش میره و داره ازت میپرسه:"بچم نازه نه؟" واقعیت رو بگی؟.
2-چه طور میتونی به یه عروس در جواب اینکه آرایشم چه طوره واقعیت رو بگی؟
3-چه طور میتونی به یه دوست که تازه وبلاگ زده واقعیت ابتدایی و سطحی و بی محتوا بودن نوشته هاش رو بگی؟
4-چه طور میتونی به یه همراه مریض که مظلوم داره نگاهت میکنه،واقعیت مرگ مریضش به زودی رو بگی؟
1-مجبوری بگی:مثل ماهه این بچه.حتی اگه زشت و سیاه سوخته و کج و کوله باشه.
2-مجبوری بگی :وای عزیزم مثل فرشته ها شدی.حتی اگه مثل جن آرایش شده باشه. 
3-مجبوری بگی:خیلی قشنگ مینویسی عزیزم.
4-مجبوری بگی:تا خدا چی بخواد.ما همه ی تلاشمون رو میکنیم.شما هم دعا کنین. 
دیدین گفتم؟حق با من هست یا نه؟بعضی وقتها توی زندگی نمیشه واقعیت رو گفت.
شاید چون خیلی وقت ها تلخه ،خیلی وقت ها بی رحمه وشاید چون خیلی وقت ها پشتش یه چیز دیگه است:
برای اون مادر بچش زیباست چون بچشه.
اون عروس زیباترین شب زندگیش رو میگذرونه حالا چه اهمیتی داره حتما بدونه که زشت شده؟ 
اون نویسنده اول کارشه.چرا باید ناامیدش کرد؟شاید کم کم قشنگتر بنویسه
اون بالا یه خدایی هست.از کجا معلوم شاید تصمیمش مرگ اون مریض نباشه حتی اگه تمام علم ما اصرار کنه که طرف قراره بمیره.....
بیاین بعضی وقتها بازتر نگاه کنیم.....
ارادتمند
"نگار"
نظرات شما عزیزان:
هزارپا 
ساعت8:24---24 مرداد 1391
چقدر خوب مینویسی نگار .یه جورایی به آدم میگی آها ی حواست باشه .خوشحالم که امروز پیدات کردم .
هزارپا 
ساعت8:23---24 مرداد 1391
چقدر خوب مینویسی نگار .یه جورایی به آدم میگی آهی حواست باشه .خوشحالم که امروز پیدات کردم .
پاسخ:ممنون.لطف دارین
فروغ 
ساعت15:13---31 تير 1391
slm negar jan
besiar ziba minevisi
man jazb shodam
man motevallede 19/9/62hastam
donbal hamzadam migardam
voroodi sal 81 hastam
az ashnaeit khushal shodam
پاسخ:ممنون فروغ جان.لطف داری.من هم ورودی 81 هستم.و من هم خوشبختم عزیزم
نگار 91 
ساعت23:55---14 تير 1391
خیییییییییییییییییییییلی خیلی زیبا بود....
من هم با هات موافقم.
پاسخ:ممنون
l.s 
ساعت10:53---21 خرداد 1391
همیشه هم این طور نیست ، جوابای من ایناست : 1 . خدا عاقبتشون رو به خیر کنه ، بچه های زیادی هستن که ناز نیستن ولی در آینده طعم خوشبختی رو چشیدن
2 . خب من فکر کنم اگر به جای این رنگای بنفش پررنگ ، از رنگای صورتی ملایم استفاده می کرد ، ملاحت چهره ات رو بیشتر نشون می داد ، به هر حال مهم حس خودته توی این چهره و این آرایش
3 عزیزم وبلاگ نویسی کار ساده ای نیست ، اگر بعضی اصول رو توی نوشته هات رعایت نکنی بسرعت مخاطبینت رو از دست می دی ، ولی تلاشت برای نوشتن پستای خوب و مفید عالیه و روز به روز بهتر می نویسی
4 خب مورد چهارم هم که جواب واقعیه دیگه ، وقتی مرگ و زندگی دست خداست ، شما با این جمله مفهوم رو رسوندی !!!
البته کلیت حرفت رو قبول دارم ، ولی گاهی می شه حقیقت رو تو صورت طرف نکوبوند ، اما جلوی چشمش گذاشت !!
پاسخ:ممنون دوست عزیز.کامنت خیلی جامع و کاملی بود.
نگار 
ساعت10:18---21 خرداد 1391
سعیده جان این لوکس بلاگ یه کم گیج تشریف داره.پاسخ رو که نوشتم، نصف نظر قشنگت رو خورد.
من معذرت میخوام.gif)
دکتر سعیده 
ساعت19:26---20 خرداد 1391
نگارکیوووووووووووووووو
پاسخ:ممنون سعیده جان.بوسسسسسسس
مهرداد 
ساعت19:24---20 خرداد 1391
سلام
باهاتون موافقم
گاهي اوقات لازمه از نگاه اون ادم حرف بزنيم نه از نگا ه خودمون
دکتر سعید 
ساعت17:18---20 خرداد 1391
پس خدا را شکر این واقعیتو قبول داری.میگم گل پشت و رو نداره ولی اگه میشه یه کم بچرخید تا بتونیم حداقل روی گلتون را ببینیم.اگه بچرخین قول میدیم هیچ اتفاق بدی نیفته براتون
پاسخ:همین جوری راحتم.ممنون
دکتر سعید 
ساعت9:39---20 خرداد 1391
وبلاگ قشنگی داری (باور کن واقعیت رو گفتم) منم متولد 62ام ولی ماه مرداد.اگه فیلم سوپر استارو دیده باشی شهاب حسینی میگه مردم دو دسته اند یا متولد مردادن یا دوست دارن مردادی باشن.حیف که 5 ماه دیرتر به دنیا اومدی.حالا سعی کن اگه دوست نداری واقعیتو بگی حداقل واقعیتو قبول داشته باشی
پاسخ:ممنون.من از ماه تولدم راضی هستم.نگفتنِ واقعیت ،مساوی با قبول نداشتنش نیست.